ضمیر در لغت به معنای نهان و درون است در دستور زبان فارسی ضمیر که به آن، فرنام یا جاینشین هم گفته شده، کلمهای است که جانشین اسم یا گروه اسمی میشود و نقشهای اسم را میپذیرد؛ برای مثال به جای این که بگوییم نازنین را دیدم و به نازنین گفتم، میگوییم و مینویسیم:
نازنین را دیدم و به او گفتم.
معمولا برای تشخیص ضمایر به مرجع احتیاج داریم، مرجع ضمیر اسمی است که جانشین اسم میشود و از تکرار آن ما را بینیاز میکند، مانند:
فرهاد را دیدم و با او سخن گفتم.
علی مگر تو دیروز به اداره نرفتی؟
او جانشین فرهاد و تو جانشین علی است.
ضمیر او جانشین اسم فرهاد شده است، به همین دلیل آن را مرجع ضمیر مینامند. مثل فرهاد و فریدون در مثالهای بالا. مرجع به ویژه در ضمیرهای اول شخص و دوم شخص به قرینه حذف میشود، مانند:
من گفتم
تو گفتی
ما گفتیم
انواع ضمیر
ضمایر با توجه به نوع و جایگاهش در جمله نقشهای مختلفی میگیرند و دستورنویسان ضمیر را به دستههای متفاوتی تقسیم کردهاند. جالب است بدانید که تعدادی از دستورنویسان در مورد نقشها و انواع ضمیر تا حدی با یکدیگر اختلاف نظر دارند که عدهای ضمیر را زیرمجموعه کنایات بررسی کردهاند، زیرا معنای آنها پوشیده است و جز به قرینه معلوم نمیشود و گروهی دیگر در میان انواع اسم و گروهی دیگر آن را دسته مستقلی از مباحث دستوری دانستهاند.
در میان انواع متنوعی که دستورنویسان و دستوردانان برای ضمیر قائل شدهاند، ضمیر مشترک و ضمیر شخصی وجه اشتراک همه این دستهبندیها هستند و ضمیرهای اشاره، تعجب، مبهم، پرسشی، ملکی، متقابل و احترام با اختلاف در دستورهای مختلف دیده میشوند که در این مقاله مختصری به آن میپردازیم و هرکدام از آنها در سایت یوتایپ با مقالههایی جداگانه و به طور مفصل نیز شرح داده شده است.
ضمیر مشترک
خود، کلمهای است که به آن ضمیر مشترک میگویند. خود به دلیل اینکه در همه شش ساخت صرفی مشترک است، ضمیر مشترک نامیده میشود. خویش و خویشتن نیز گاهی به جای خود در نوشتار رسمی یا شعر به کار میروند. سه ضمیر خود، خویش و خویشتن را ضمیر تاکیدی نیز نامیدهاند.
من کتاب خود را نوشتم (اول شخص مفرد)
ما کتاب خود را مینویسیم (اول شخص جمع)